این روز ها برخی از مدّعیان فقه و فقاهت و سربازی در راه دین، در میان شبکه های صهیونیست ظاهر می شوند، و خودشان را به عنوان منتقد حکومت ولایی جمهوری اسلامی می دانند. بر خود فرض دیدم از باب امر به معروف و نهی از منکر جملاتی را خیر خواهانه بنویسم؛ و چون کار این حقیر در قرآن و تفسیر است، آیات با هره ای مرا به خود جلب نمود، که راهنمای درونی ام شد، و باورهای مرا بیشتر کرد.
این آیات را در چندین مقاله عرضه می کنم، اندیشمندان فکر نمایند، جوانان بی پیرایه اندیشه نمایند، اگر ایرادی و نقدی دارند بنویسند، تا در صورت پاسخ، رفع شبهه شود، و گرنه قبول نمایم.
مقاله اوّل: قرآن در سوره بقره آیه ۵۱ و ۵۲ و نیز، اعراف آیه ۱۴۸ ماجرای گوساله سامری را مطرح می کند، دورانی که موسی به میقات رفت و چلّه عاشقانه و عارفانه اش را بگذراند، سامری، جسدی را ساخت، که بانگ مخصوص گاو می داد « عجلاً جسداً له خوارٌ »[۱] به بنی اسرائیل گفت: همانطور خدا در درخت صدای خود را به موسی ظاهر کرد « و قالت الشجره انی انا الله » اکنون گوساله ای ساخته شده به دست من با شما تکلّم     می کند، این خدای موسی و خدای شما است « هذا الهکم و اله موسی » طه آیه ۸۸٫
قرآن در سوره بقره می فرماید: « ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظالمون » آیة الله جوادی آملی در تسنیم، ج۴ ص ۳۹۶ می نویسد: نقش کلمه ی « ثمّ » در طلیعه ی این دو جمله اظهار تعجّب است؛ یعنی با آن که حضور موسی در میقات برای دریافت تورات از بزرگترین نعمت های الهی و فضیلتی برای بنی اسرائیل و نشانه ای برای علوّ درجه ی آنان و سبب تکمیل دین آنان بود در عین حال، قدر آن را ندانسته، به زشت ترین کفر و جهالت مبتلا شدند و این بسی جای تعجّب است.

 

 
 
شباهت ماهواره به گوساله سامری
 
از چند جهت شباهت دیده ام:
 
اوّل: گوساله سامر، از مواد شیمیایی به صدا در آمد، و گوساله ی زنده و حقیقی نبوده است، صیحه ای می زد، چون « خُوار » مثل: صاهل است. عده ای فریب خوردند، و خدای زنده را رها کردند و گوساله پرست شدند.
 
آیا شبکه بی بی سی و بسیاری از شبکه های دنیا، با ترکیب مواد شیمیایی تصویر و صدای افراد را منتشر     نمی کنند؟ چه فرقی با گوساله ی سامری دارد؟
 
سؤال: فرقش این است که افراد زنده در این شبکه ها سخن می گویند، با منظق و استدلال بحث می کنند، ولی
 
گوساله سامری، صدایی بیش نبوده است، منطق و برهان نداشت.
 
جواب: پاسخ این سوال با دقت در کلمه « اتخذتم » دانسته می شود. خداوند کاری به شکل و چهره و مجسمه و غیره ندارد، بلکه آنان را از اتخاذ زشت و نابجا توبیخ می کنند. لذا این اتخاذ را مذموم می داند شبیه کسانی که
 
هوای نفس یا بت را خدا خودشان گرفتند. « افرایت من اتخذ الهه هواه » جاثیه/۲۳ و آیه « اتتخذ اصناماً آلهه »
 
انعام/۷۴٫   اتخاذ ماهواره ها و نقش آن در اعتقادات و باورهای غیر الهی مذموم است « و اتخذوا من دون الله آلهة » یس/۷۴، آیا رها کردن ولایت فقیه و اتخاذ تبلیغات شبکه های خارجی، اتخاذ من دون الله، نیست؟
 
ساده تر: آیا اتخاذ شما، پیروی از افکار غیر الهی نیست؟ برای بنده ثابت است که این اتخاذ مذموم است. چون وقتی افرادی مثل کدیور و اکبرین، سروش، مسلامیتان، در تلوزیون آنان ظاهر می شود، در کنار آن زن برهنه، و مجری بی نماز، و بی دین می نشیندند، و این نشستن، امضای رفتار آنان است. آیا آنان به شما اجازه می دهند، در یک جلسه علیه برهنگی زنان صحبت کنید، هرگز؛ تا کنون توانستی به زن مجری بگویی، من از برهنگی شما بیزارم اگر علی علیه السلام و زهرای مرضیه می بود کار شما را می کرد یا اعلان تبرّی می جست براستی اتخاذ، مگر فرق   می کند. آیا یک عمر درس طلبگی خواندن، به مسجد رفتن و مجاهده در راه خدا به شما اجازه      می دهد که شیوه رفتاری آنان را که مشرک اند، عملاً امضاء کنید و علیه چهرهایی که غیر از تهجد شب، و تبلیغ قرآن و اهل بیت علیهم السلام سخنی نمی گویند، سخن بگوئید، آیا این عمل شما مرضیّ حق است یا اینکه از قبیل اتخاذکم العجل است؟ دقت کنید؟
 
دوّم: تزویر: سامری می خواست با تزویر مردم را به دین باطل دعوت کند،  فطرت پاک جوانان را بر باید به همین خاطر به مردم گفت: « هذا الهکم و اله موسی فنسی » طه/۸۸، لذا قرآن می گوید: « انّی اخاف ان یبدل دینکم » غافر/۲۶، ترس با این است که این گونه تزویرها دین شما را عوض کند. آیا از ماهوارها غیر از تزویر، عقاید سالمی بر می خیزد؟ چرا برای کوبیدن نظام اسلامی به این تزویرها و صاحبان آن رو آورید. به حدیث امام صادق علیه السلام گوش دهید. امروز با سخن شخصیتی در دین داخل می شود و فردا با گفته ی شخصیت دیگر از دین خارج می شود. بحار، ج۲ ص۱۰۵ح۶۷ .
 
علی علیه السلام فرمودند: « فاعرف الحق تعرف اهله » وسائل ج ۳ ، ص۱۳۵ح۳۲٫ اگر خواستید با اهل حق آشنا شوید ابتدا خود حق را بشناسید و به آن معرفت پیدا کنید.
 
شما فکر نمی کنید که گریز از مراجع عظام، و فقه پویای شیعه، معلول ناشناختی چهره حق است؟ آیا فکر    نمی کنید باطل شما را از دین اصیل بیرون می کند؟ آیا مثل: آیة الله بهجت نمی فهمید که راه شما را اختیار کند، و با نظام اسلامی بجنگند، آیا مثل: مرحوم آقای گلپایگانی و مرعشی نجفی و مراجع فعلی نمی دانستند که راه شما را در پیش بگیرند؟ پس اهل حق را نشناختید بخاطر اینکه حق را نمی شناسید باید به مدرسه قرآن بروید از انسان پاک مثل: علامه طباطبایی و شاگردانش درس تفسیر بگیرید.