یکى از این بزرگان علامه مولى احمد بن محمد مهدى نراقى، معروف به فاضل نراقى (م 1245 ق) است. وى در چهاردهم جمادى الثانى، در عهد سلطنت کریم خان زند در سال 1185 ق در خاندان علم و فضیلت در نراق دیده به جهان گشود.
وى دوران نوجوانى و جوانى را در شهر کاشان و در محضر پدر بزرگوارش محقق نراقى (م 1209 ق) حدود سالهاى 1190 تا 1205 در پانزده سال اواخر عمر پدر بزرگوارش ـ به تحصیل دورههاى مقدمات، سطح و خارج گذراند و عمده تحصیل وى در این ایام مىباشد.
وى در حالی که در سال 1205 به درجه اجتهاد نائل شده بود همراه پدر بزرگوارش به عتبات عالیات مشرف و مراتب عالى تحصیلات حوزوى را در آنجا مىگذراند.
در آنجا از محضر بزرگانى همچون سید محمد مهدى بحرالعلوم (م 1212 ق)، سید على طباطبائى، صاحب الریاض (م 1231 ق)، سیدمهدى شهرستانى (م 1216 ق)، شیخ محمدجعفر نجفى (م 1228 ق)، استفادههاى وافرى برده و به تدریس، تحقیق و تألیف مىپردازد هنوز بیش از چهار سال از اقامت وى در نجف اشرف نمىگذشت که به خاطر وفات پدر بزرگوارش در سال 1209 ق به ناچار به کاشان باز مىگردد و به جاى پدرش مسؤلیت اداره حوزه علمیه، تدریس و خدمت به مردم آن سامان را به عهده مىگیرد.
حوادث سیاسى و اجتماعى زمان وى
یکی از حوادث سیاسی عصر وی قتل محمد خان قاجار در سال 1212 ق است. فتحعلى شاه که پس از او به حکومت رسید با توجه به ایمان دینى مردم و از باب مصلحت و براى مشروعیت دادن به حکومتش به دنبال جلب نظر علما بود وى در هنگام جلوس بر تخت سلطنت از شیخ جعفر نجفى معروف به کاشف الغطاء که از بزرگان فقها در زمان او بود اجازه گرفت و سپس از ملا احمد که بزرگترین شخصیت علمى و مرجع شیعیان ایران بود درخواست نمود که رساله عملیهاى را تألیف نماید تا به دستورات آن عمل شود ملا احمد به دلیل تمایل شاه رساله وسیلة النجاة را در دو مجلد نوشته به او هدیه نمود.
فرزندان
در مقدمه معراج السعادة چاپ امیر کبیر، فرزندان ملااحمد را دو پسر ذکر نموده اند به نامهاى حاج ملامحمد معروف به حجت الاسلام و ملقب به خاتم المجتهدین که داماد میرزاى قمى صاحب قوانین بوده است.
و پسر دیگر وى نصیرالدین نام داشته که فردى فاضل و دانشمند و ادیب بوده و داراى تألیفات زیادى است. اما آنچه در کتب تراجم دانشمندان و فقهاى شیعه ذکر شده 4 پسر فاضل و دانشمند وى بدین شرح است: ملامحمد (1215 ـ 1297 ق) معروف به عبدالصاحب، محمد نصیر (1219 ـ 1273 ق) ابوتراب (1221 ـ 1262 )، محمد جواد (1222 ـ 1278 ق) که تفصیل آثار و تألیفات آنان خواهد آمد.
شاگردان ایشان
اگر چه شاگردان ملااحمد زیاد بودهاند و آن چنان که در مقدمه کتاب خزائن وى، استاد علىاکبر غفارى نقل نموده که بیش از 20 اجازه از وى موجود است که در نزد فاضل معاصر حسن نراقى موجود است اما نام بعضى از آنان که در دسترس مىباشند عبارتند از:
1ـ شیخ مرتضى انصارى (م 1281 ق) وى بین سالهاى 1241 تا 1244 در اواخر عمر شریف ملا احمد از محضر وى استفاده نموده است.
2ـ برادر فاضل و دانشمندش محمدمهدى بن محمد مهدى نراقى (م 1286 ق) معروف به آقا بزرگ.
3ـ سید شفیع چابلقى (م 1280 ق) .
4ـ محمد حسن جاسبى.
5ـ فرزندش محمد بن احمد (م 1297 ق) ملقب به عبد الصاحب و معروف به حجة الاسلام، داماد محقق قمى .
6ـ برادرش میرزا ابوالقاسم کاشانى (م 1256 ق).
وى در سلسله مشایخ بسیارى از متأخرین از طریق شاگردانش به خصوص شیخ مرتضى انصارى مىباشد که مىتوان از محدث نورى صاحب مستدرک الوسائل امام خمینى(ره) و مرحوم آیة الله عظمى نجفى مرعشى نام برد.
جایگاه علمى
ملااحمد نراقى در بین علماى قرون اخیر از جایگاه خاصى برخوردار است وى در علوم مختلف اصول فقه، فقه، حدیث، رجال، درایة، ریاضیات، نجوم، حکمت، کلام، اخلاق، ادبیات و شعر سرآمد علماى زمان خود بوده است.
وى از همان دوران جوانى مسئولیت مرجعیت و ریاست و زعامت دین و دنیاى مردم کاشان و قسمتهاى وسیعى از ایران را برعهده داشت و سخنان معاصرین و علماى پس از وى شاهد بر این مطلب مىباشد.
ابتکارات و ابداعات
اشتغال به امور اجتماعى و سیاسى و سعى وى در طرح مباحث جدید فقهى به گونهاى که با مسائل مستحدثه هماهنگ باشد او را به فقیهى زمان شناس، مبتکر و مجدد که حقایق زمان خود را به خوبى درک مىکرد تبدیل کرده بود نمونههایى از درک عمیق از حقایق و تحقیق فراگیر وى را در کتاب عوائد الایام مىتوان دید طرح مبحث ولایت فقیه از نمونههاى بارز این ابتکارات مىباشد وى بر خلاف اکثر فقهاى قبل از خود به این بحث به صورت یک مسئله فرعى جزئى نگاه مىکردند و آن را در امور حسبیه و صرف موارد زکات و خمس منحصر مىدیدند، بین حکومت اسلامى و مبحث ولایت فقیه جمع نموده و آن را به صورت مفصل و منسجم مطرح نموده است.
تألیفات
از ملااحمد تألیفات متعددى در علوم مختلف به جاى مانده است که عبارتند از:
فهرست کتابهاى فقهى
1- الاطعمة و الاشربة
2- اسرار الحج
3- الرسالة العملیة
4- الرسائل و المسائل در 3 جلد. این کتاب دربردارنده مجموعهاى از سؤالها و جوابها در ابواب مختلف فقهى و اصول عقاید مىباشد.
5- حاشیه الروضة البهیة
6- رسالة الرضاع
7- رسالة فى منجزات المریض
8- عوائد الایام من مهمات الاحکام؛ در میان تألیفات گوناگون فاضل نراقى این اثر از معروفترین و مشهورترین آثار به جاى مانده از وى مىباشد. در این کتاب، به دلیل تنوع موضوعات، در کنار اساسىترین و مهمترین قواعد اصولى و فقهى، موضوعات و مباحث ادبى و رجالى ـ که فقیه در استنباط و اجتهاد به آنها نیاز دارد ـ با روشى جدید سامان داده شده است.
9- القضاء و الشهادات
10- مستند الشیعه فى احکام الشریعة در 19 جلد. این کتاب، یک دوره فقه استدلالى مبسوط از کتاب الطهارة تا آخر کتاب الإرث مىباشد و از نظر کثرت فروعات فقهى، جامعیت اقوال و نظریات، ایجاز و اختصار در عبارتها، طرح مهمترین مسائل و کاملترین دلائل و ترک مسائل غیر مهم و فروع نادر و قیاسهاى ضعیف، و اسلوب جدید و بلاغت در نوشتار در نوع خود کمنظیر است.
11- مناسک حج
12- وسیلة النجاة
13- هدایة الشیعه
14- تذکرة الاحباب .
فهرست کتابهاى اصول فقه
1- اجتماع امر و نهى
2- اساس الاحکام فى تنقیح عمدة المسائل الاصول بالاحکام
3- تنقیح الفصول فى شرح التجرید
4- حجیة المظنة
5- عین الاصول
6- عین الیقین
7- مفتاح الاحکام فى اصول الفقه یا مفتاح الاصول
8- مناهج الاحکام فى اصول الفقه یا مناهج الاصول الى على الاصول.
فهرست کتابهاى ریاضى و هیئت
1- شرح محصل الهیئة
2- شرح رسالة الحساب
3- حاشیة اکرنا ذوسیوس حاشیه بر تحریر اکر ملا مهدى نراقى.
کتاب فلسفى
سیف الامة و برهان الملة
کتاب اخلاقى
معراج السعادة که در بین کتب اخلاقى، نامى آشنا و اثرى گرانسنگ است، عمده دستورات اخلاقى آن به آیات قرآنى، احادیث نبوى و روایات مأثور از اهل بیت علیهمالسلام مستند مىباشد.
دیگر آثار
1- دیوان صفائى نراقى
2- خزائن؛ شامل مجموعهاى از حکایتها و داستانها، مسائل اجتماعى، مسائل و معماهاى ریاضى، خاصیت اشیا، مسائل ستاره شناسى، ثواب عبادتهاى مختلف و مطالب متنوع دیگر است که مؤلف براى استفاده عموم مردم نگاشته است.
3- طاقدیس یا مثنوى لسان الغیب یا مثنوى شفائى .
4- مشکلات العلوم
5- شرح حدیث جسد المیت
وفات فاضل نرافى
این ستاره فروزان آسمان فقه و فقاهت در 23 ربیع الثانى سال 1245 ق در اثر بیمارى وبا که نراق و کاشان و اطراف آن را فراگرفته بود چشم از جهان فروبست بدن مطهر او به نجف اشرف منتقل و در جانب صحن مرتضوى و پشت سر مبارک مولى الموحدین على بن ابى طالب (ع) و در کنار قبر پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.
روحش با اولیاء محشور باد.
مرحوم ملااحمد نراقى (ره) در دیدگاه دیگران
ما از بچگى با مرحوم ملااحمد نراقى، به مناسبت خزائن نراقى، آشنا بودیم ... مرحوم(نراقى)، وحید [بهبهانى] و درس وحید را در آن اواخر، چند سالى درک کرده، بعد هم شاگرد تلامذه وحید، از جمله پدر بزرگوار خودش بوده است... شیخ [انصارى] در کاشان، چهار سال توقف کرده است... شیخ آدمى نبود که چهار سال در شهر کاشان، براى آب و هواى کاشان بماند؛ جز آن جاذبه قوى و آن ملایى مرحوم فاضل نراقى، کسى نمىتوانست شیخ را در کاشان نگه دارد. مستند و کتاب عوائد هم جلوى چشم ماست؛ انصافا عوائد چه قدر کتاب خوبى است چه قدر جامع است، همه چیز در آن کتاب هست.
- علامه طباطبایى صاحب تفسیر المیزان :
نراقیان (ملامحمد مهدى و ملااحمد نراقى) هر دو از علماى بزرگ اسلام و ناشناختهاند.
این پسر و پدر یعنى علامه ملامحمد مهدى و ملااحمد نراقى علاوه بر این که شخصیتهاى علمى برجستهاى بودند داراى امتیاز خاصى از نظر اخلاق هم بودند؛ به طورى که دو کتاب اخلاقى یکى به نام «جامع السعادت» تالیف علامه محمد مهدى نراقى (پدر) و دیگرى هم به نام «معراج السعادة» تالیف مرحوم ملااحمد نراقى (پسر) در علم اخلاق، بسیار ارزنده و جالب است... کتاب «مستند الشیعة» تالیف مرحوم ملااحمد نراقى در فقه نوشته شده و مورد توجه بزرگان فقه و فقاهت بوده و هست. از مرحوم آیة الله سید محمد کاظم یزدى، «صاحب عروة الوثقى» نقل است که فرمودهاند: کسى که کتاب «مستند الشیعه» را داشته باشد از همه کتابهاى دیگر فقهى بىنیاز است.
از این علامه (ملامحمد مهدى نراقى) که در علوم، دریاى بیکران بوده، فرزندى به وجود آمده که در مقام شامخ فقاهت و اجتهاد و شعر و ادب، شهرت و عظمت علمى در میان فقهاى شیعه به درجه اعلى بالا رفته است که عبارت از فقیه و مجتهد اکبر حاج ملااحمد نراقى صاحب کتاب «مستند الشیعه» است که در فقه و احکام شریعت تألیف کرده و شهرت بسزایى نموده است.
ما با علامه ملااحمد نراقى معاصر بودیم و به خدمت ایشان مشرف شدیم. او عالمى فاضل و زیرک بود و جامع معقول و منقول بود. او که به «حجة الاسلام» معروف بود و تولیت مدرسه سلطانیه کاشان را به عهده داشت سرآمد علماى کاشان بود و از پدر بزرگوارش اجازه داشت.
- سید محمد شفیع حسینى چاپلقى بروجردى شاگرد ملا احمد نراقى در وصف استاد خود عالم مىفرماید:
فاضل، محقق مدقق، ماهر، دریاى ژرف، سرآمد علماى پیشین و پسین و جامع بین معقول و منقول، که در علوم فراوانى ید طولایى دارد.
استاد اعلم و شیخ معظم، دریاى متلاطم مواج، کسى که ذکر فضیلت وعظمتش همه جا را پر کرده بود، مورد اعتماد فقهاء گرامى، برگزیده دانشمندان و علماء عظیم القدر و بلند مرتبه.
او شیخ ملااحمدبن ملامحمد مهدى بن أبى ذر نراقى کاشانى، عالم بزرگ، فقیه زبردست و مصنف با عظمت و جامع متبحر، رئیسى که فرمانش اطاعت مىشد. او «رحمة الله» از صلحاء اتقیاء و ابرار اخیار بود، نسبت به فقرا عطوف و بر ضعفاء شفیق و در برآوردن حوائج محتاجین سعى و کوشش مىنمود.
عالم، عابد، فاضل، فقیه، آگاه و شاعر ادیب، چراغ فروزنده دریاى متلاطم، عالم برجسته و دریاى أهل معقول و منقول، عالم ربانى، کسى که در عظمت شأنش همین بس که دانسته شود که او استاد شیخ انصارى بوده است.
عالمى فاضل بود که جامع اکثر علوم، خصوصا اصول و فقه و ریاضیات بوده است. او شاعرى توانا و زبردست بود که با فارسى شعر مىگفت.
او [ملااحمد نراقى] ... صاحب «مستند الشیعة» مشهور در فقه و صاحب تألیفات با ارزش، یکى از محورهاى علماء در قرن سیزدهم، او را همین افتخار بس که یکى از اساتید شیخ اعظم ملا مرتضى انصارى (متوفاى 1281 ه ق) مىباشد. و شاید این نراقى کوچک از مهمترین سببهاى شهرت پدرش و پیچیدن آوازه او شد.
منبع:سایت تبیان