اصل نهم:محبت،نیاز مستمر

  • محبت نیاز مستمر و همیشگی ماست و آن جایگاهی است که هر کسمی تواند در قلب دیگریداشته باشد.هرگز متربی خودرا بامحروم کردن ازمحبت تنبیه نکنیم.
  • داشتن کمال و مأوا برای تعلق ضروری است.
  • خانه مأوای ماست ولی خانه دل هم نیاز به مأوا دارد.
  • مربی و متربی باید خارج از مقررات رسمی وآموزشگاهییکدیگررا دوست داشته باشند و نوعی تعامل دو سویه دراین زمینه برقرار شود.
  • محبت طنابی است آویخته بین مربی و متربی که هرگز نباید پاره شود.البته محبت کم و زیاد می شود ولی قطع نمی شود.
  • خطای متربی جزایحذف محجبت ندارد.بلکه جزای آن کاهش نسبتی توجه است.

اصل دهم:اندیشه،جوهر انسانیت

  • اندیشه جوهر انسانیت است.مشتریان حقیقی اندیشه ها و از آن جمله اندیشه فرزند خویش باشیم تا از این طریق او را هرچه بیشتر به انسانیت نزدیک کنیم.
  • روابط باید بر اساس"منطق،استدلال و اندیشه"باشد.
بچه هایاد بگیرند هر کاری منطقی دارد و ارتباطات خود را بر این اساس شکل دهند.
  • تعیینروابط بر اساس زرنگی،پرخاشگری،حفظ جایگاه اجتماعی با حرص و دوز وکلک،تماما روابط غبیر انسانی است.
  • پرورش بعد  عقلانی و مدلل بار آمدن متربی کار بزرگ تربیتی است.
  • متربی باید یاد بگیرد:  قُل الحَق،ولو علی انفسکم
 حق را بگویید حتی اگر بر شما باشد.
  • متربی باید یاد بگیرد که:لا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همواره براى خدا [به حق گفتن‏] برپا بوده گواهان به عدل و داد باشید، و دشمنى گروهى شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به پرهیزگارى نزدیکتر است و از خدا پروا کنید.
  • متربی باید یاد بگیرد که ما در مقابل متاع اندیشه و فکر،موم و رام هستیم اگر چه بر ضرر ما باشد.اگر در کلاس مطلبی که درست بود،عذر خواهی کرده و او را بستائیم.
  • عقل و عاطفه دو بال ارتباط اند که عقل زیر بناست.اگر قرار است کسی را دوست بداریم یا با کسی طرح دوستی بریزیم،حتما باید مبنای عقلی داشته باشد.حتی دشمن را باید علاقلانه و بعد به اندازه اعتدال با او دشمنی کنیم.
راه حل تقویت اندیشه محوری
  1. خود مشتری برای اندیشه باشیم و اهل علم را ترک نکنیم.
  2. از میان رفتارهای متربی آنچه مبتنی بر اندیشه است را بشناسیم.مثلا در دوران امر،بین شیرین زبانی و کلامی که بر اساس منطق است آن کلام را ترجیح داده و تشویق بنماییم.
  3. کلام مستدل مربی را ولو به ضرر ماست با بشاشت وجه بپذیریم.
  4. شرایط لازم را برای فعال کردن ذهن متربی فراهم آوریم.مثلا سوال های خوبی برای او مطرح کنیم.جریان فکر او را پیگیری نماییم و او را با موفقیت هایی که برانگیزاننده اندیشه است مواجه سازیم.