با پایان یافتن  ماه محرم و صفر شاید این جمله بشنوید که:این همه عزاداری بس است.

افسرده شدیم.

بگذارید کمی شاد باشیم

و ....

در متن زیر که از سایت جواد الائمه برداشت شده است به علل و آثار عزاداری می پردازیم.

مقدمه:
در مقطعی از تاریخ زندگانی بشر, حادثه ای بزرگ و حماسه ای شور انگیز اتفاق افتاد که با ملاحظه ی جمیع خصوصیات , در تاریخ بشر بی نظیر است . فرزند رسول خدا (ص)‌ برای احیای دین اسلام و جلوگیری از انحراف و کجروی هایی که به وسیله حکام اموی در حال شکل گیری و انجام است , آن هم نه به تنهایی بلکه با تمام آبرو و با  به میدان آوردن زنان , کودکان , جوانان و نوجوانان , با اخلاص کامل  و برای  احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر به میدان مبارزه و حماسه و شهادت می آید .
گروهی اندک در برابر جمعیتی زیاد,‌ اهل بیت پیامبر (ص) در برابر کسانی که به ظاهر ادعای مسلمانی دارند و به تجهیزات و نفرات و سواران ورزیده مجهزند. در این جبهه , نو چشم رسول خدا (ص) , حسین بن علی ( علیهما السلام )‌ و فرزندان او قرار دارند و در آن جبهه جاهلان و کینه توزان و ریاست طلبان قرار دارند. در این جبهه اهل بیت امام حسین (ع)‌ و زنان و کودکان و جوانانند و در آن جبهه تشنه و بی قرار امام (ع)‌ قرار دارند و در آن جبهه سنگ دلان به ظاهر انسان امام حسین (ع)‌ تنها جان خویش را در طبق اخلاص نگداشته بلکه هر آنچه داشته است از جان و مال گرفته تا جوانان و نوجوانان و حتی کودکان شیرخوار , همه را به میدان آورده است . همه را با اخلاص کامل , برای احیای دین خدا تقدیم نموده است و بدین سبب ,‌ در پیشگاه حضرت حق دارای مرتبتی بسی عظیم در دنیا و آخرت است.


اولین سوگواری
پس از شهادت آن حضرت و شهادت اولاد و اصحابش , مراسم عزاداری آغاز شد . شاید بتوان گفت اولین مراسم عزاداری زمانی بود که اهل بیت امام حسین (ع) با شنیدن صدای اسب آن حضرت در نزدیکی خیمه ها متوجه شدند که اسب , بدون صاحب آمده است . زنان حرم و کودکان امام حسین (ع) بیرون آمدند و متوجه شدند که نور  چشم پیامبر (ص) در میدان نبرد بر زمین افتاده است.

در ادامه اسارت نیز اهل بیت (علیهم السلام ) در سوگ شهادت آن حضرت و همراهانش بارها گریستند , چه آنجا که اهل بیت امام را برای بردن به کوفه از کنار اجساد مطهر شهدا عبور می دهند و چه آنجا که دختر خردسال امام (ع)‌, پدر را طلب می کند و چه در هنگام سخنرانی پر شور و تاریخی حضرت زینب (س)‌ در دارا لاماره ی « ابن زیاد»‌ و سخنرانی آن حضرت خطاب به مردم کوفه و سخنرانی در مجلس یزید.

کسانی که شاهد واقعه ی عاشورا بودند, در باقی عمر خود , هیچ گاه از یاد آن شهدا و خصوصاً حضرت امام حسین (ع) غافل  نمی شدند و پیوسته مجالس عزا و گریه بر پا می نمودند. از جمله کسانی که شاهد وقایع جانسوز کربلا بوده , حضرت زین العابدین (ع) است. به گفته امام صادق (ع) : « علی بن حسین (ع)‌ تا بیست سال پس از واقعه کربلا می گریست و هر گاه  غذایی در نزد آن حضرت می گذاشتند اشک از دیدگان جاری می شد» [۱]

سوگواری و عزاداری چیست؟

اما به راستی این همه عزاداری و اشک ریختن برای چیست ؟ چرا رسول خدا (ص)‌ و امامان معصوم در سوگ شهادت حسین (ع)‌و یارانش می گریستند؟ چرا مسلمانان , بخصوص شیعیان در ماه های محرم و صفر و روزهای تاسوعا و عاشورا این همه مراسم عزاداری بر پا می کنند و می گریند و دیگران را به گریه می اندازند . دسته جات گوناگون سینه زنی راه می اندازند و مجالس سخنرانی بر پا می کنند ؟ مگر نه این است که امام حسین (ع) با قیام و شهادت در راه خدا به پیروزی و فوز عظیم دست یافت پس چرا برای به پیروزی رسیدن آن حضرت ,‌عزاداری می کنیم ؟

از سوی دیگر , عده ای مشروعیت این مراسم را زیر سؤال می برند و می گویند چنین مراسمی در زمان رسول خدا (ص)  به این شکل خاصی وجود نداشته است. لذا با هر نوع مجلس سوگواری و عزاداری برای شهیدان راه خدا مخالفت می کنند![۲]

برای پاسخگویی به این سؤال باید  مسأله را از زوایای مختلف بررسی کرد تا معلوم شود که آیا تشکیل مجالس عزاداری , بدعت و شرکت می باشد یا احیای تئحید و دین خداست ؟

الف ) هماهنگی فطرت آدمیبا داستان مظلومیت امام حسین (ع):

یکی از ابعاد مسأله عاشورا, بعد فطری آن است . هر انسان بی غرض , وقتی داستان کربلا و حماسه ی روز عاشورا و اسارت اهل بیت امام حسین (ع) و این که آنان با چه هدف و منظوری به میدان شهادت آمده بودند را مورد مطالعه قرار دهد خواهد دانست که آنان برای زنده کردن سنت نبوی (ص) و نجات بشریت از ظلمت جهل و فساد و انحراف , جان خویش را تقدیم کردند , کودکان خود را به میدان آوردند و تشنگی و سختی و اسارت را به جان خریدند . با ملاحظه ی این حوادث , اشک انسان جاری می شود . دیدن آن همه ظلم و نا جوان مردی نسبت به اهل بیت پیامبر (ص)  , قلب هر انسانی را جریحه دار می سازد, به خون غلتیدن طفل خردسال آن حضرت ,‌رویا رویی جوانان و نوجوانان امام حسین (ع) با لشکر سر تا پا مسلح دشمن و به شهادت رسیدن آنها , همچنین به شهادت نور چشم رسول خدا (ص)‌, حضرت امام حسین (ع) و ده ها منظرة‌ دیگر در حماسه ی جاویدان عاشورا , اشک را بی اختیار از دیدگان جاری می سازد.

اگر غیر شیعیان و حتی غیر مسلمانان , حماسه ی پر عاشورا و کربلا را در ذهن خود مجسم سازد, عواطف انسانی آنان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این امر فطری است که آدمی نسبت به ظلم ظالم , خشمگین شده و به طور علنی بر او می شورد و اگر نتواند خشم خود را اظهار کند در درون , نسبت به ظالم , احساس نفرت و بیزاری پیدا می کند و از آن طرف با مظلوم همدردی   می نماید وقتی مظلومیتی به سر حد مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا می رسد , بدیهی است که اشک ها روان و پیروان و محبین و حتی غیر مسلمانان ها به یاد آن شهدا , هر سال , هرسال , در هر کوی و بر زن ,‌مجالس سوگواری بر پا می کنند.

ب) رهنمود های دینی در خصوص مراسم عزاداری :

آنان که به مراسم عزاداری شیعیان و مسلمانان در خصوص شهدای دین خدا و بخصوص حضرت امام حسین (ع) خرده می گیرند و آن را مخالف با توحید می پندارند به آیات قرآن توجه نکرده اند.در اینجا لازم است به ذکر آیاتی در این خصوص ,‌تبرک جوییم:
۱-    از قرآن کریم:آیاتی

الف ) گریه بر یوسف :

قرآن می فرماید حضرت یعقوب (ع) در فراق فرزند دلبندش , حضرت یوسف (ع) شب و روز آرام نداشت . دائم به یاد یوسف (ع)‌ بود و اشک از دیدگان فرو می ریخت تا آنجایی که بینایی اش از بین رفت و این در حالی بود که حضرت یوسف (ع) زنده بود و حضرت یعقوب (ع) نیز می دانست که یوسف (ع) زنده است.

آنان که گریستن بر ابا عبدالله الحسین(ع) را مورد اشکال قرار می دهند در مورد گریستن حضرت یعقوب در فراق یوسف (ع) چه می گویند ؟ اگر گریستن در فراق یا فقدان یک شخصیت والا و یک انسان کریم اشکال دارد چرا این اشکال را درباره گریه یک پیامبر الهی بی اشکال است؛ چرا در حق حسین(ع) و فرزندان و یارانش اشکال داشته باشد؟

مگر نه این است حسین بن علی فرزند پیغمبر خدا (ص) می رفت آن همان کسی نیست که هر گاه درکودکی به نزد پیامبر (ص)‌ می رفت آن حضرت , او را در آغوش می کشید و بر صورتش بوسه می زد و به یاد شهادتش می گریست؟

مگر پیامبر برای مصایبی که امام حسین (ع) با آنها روبه رو خواهد شد اشک از دیدگان مبارکش جاری   نمی شد.

مگر امامان معصوم یکی پس از دیگری در سوگ حسین بن علی ( علیهما السلام) نگریستند, و دیگران را نیز دعوت به گریستن در حق آن مظلوم ننمودند؟! بنابراین جای تردید نیست که عزداراری و تشکیل مجالس سوگواری , حق ذریه رسول خدا و امام حسین (ع) نه تنها بدعت نیست بلکه موافق روح آیات قرآن و سیره نبوی است.
ب) محبت به ذوی القربی

قرآن کریم به ما دستور می دهد که به بستگان و خویشاوندان پیامبر گرامی اسلام(ص)‌ مهر بورزیم .در سورة شوری می خوانیم : « قل لا اسألکم علیه اجرا الا الموده فی  القربی ؛ بگو من بر رسالت خویش , مزد و اجرای جز ابزار علاقه و دوستی به خویشاوندانم نمیخواهم » [۳]

محبت ورزیدن به ذوی القربی مصادیق معتدد دارد.یکی از مصادیقش این است که در شادی آنان شاد و در ایشان , اندوهناک باشیم.

چه اندوهی بالاتر از اندوه واقعه کربلا و شهادت انسان های پاک و والا مقام ,‌و در رأس آنان شهادت امام حسین (ع) و همچنین اسارت اهل بیت پیامبر (ص) که یاد شهدا را زنده نگه داشتند و راه آنان را ادامه دادند. آیا کسانی که در یاد آن جا نفشانی ها , ایثار , از خود گذشتگی ها , و به یاد آن پاک باختگانی که فقط برای رضای خدا, جان و همه چیز خود را در راه احیای دین خدا بذل کردند , مراسمی بر پا کنند,اشکی بریزند و شأن و مقام آنان را زنده نگه دارند, مرکتب کار نادرستی شده اند؟!

آیا مراسم عزاداری جلوه ای از اظهار مودت و دوستی به ذوی القربای پیامبر (ص) نیست؟!
ج) تعظیم شعایر الهی

قرآن کریم به ما گوشزد می کند که تعظیم شعایر الهی , نشانه ی تقوی قلوب و پرهیزگاری دلهاست . در سوره حج می فرماید: « و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب ؛ هر کس شعایر الهی را بزرگ دارد , این کار از تقوای دل ها است».[۴]

«شعائر » جمع « شعیره » به معنای علامت و نشانه است و مقصود ,  نشانه های وجود خدا نیست, زیرا همه ی عالم , نشانه ی وجود او است و بزرگداشت هر آنچه در عالم وجود است , نشانه ی تقوای الهی نیست . بلکه مقصود از شعایر الهی در اینجا نشانه های دین خدا است .

از جمله ی شعایر الهی و نشانه های دین خدا, وجود انبیاء و اولیای الهی است . آنان که تمام وجود و هستی خود را وقف خدمت به دین خدا و تبلیغ و گسترش دین الهی نموده اند . آنان به طور عموم , نشانه های دین خدایند و شخص رسول گرامی (ص) و ائمه ی هدی به طور خاص , نشانه های دین اسلام بوده و تعظیم و بزرگداشت منزلت آنان و پیروی از دستورات ایشان مایه ی تقرب به پرودگار متعال می باشد.

تعظیم و بزرگداشت مقام این اولیای الهی چگونه است؟ روشن است که بهترین راه برای تعظیم آنان حفظ مکتب و راه رسم آنها و زنده نگه داشتن یاد و نامشان است.

آیا حسین بن علی (ع) جان خود و فرزندان و یارانش را در راه دین خدا تقدیم نکرد؟ آیا جز این بود که آن حضرت برای تعظیم و بزرگداشت و احیای سنت نبوی (ص) قیام کرد و به شهادت رسید؟

آیا شهادت آن حضرتدر تاریخ اسلام , نقطه ی عطف به حساب نمی آید ؟

آیا صدها قیام حسینی و علوی در طول تاریخ اسلام , علیه حاکمان ستمگر و مخالفین اسلام و رسول خدا (ص) از نهضت عاشورا الهام نگرفته اند؟!

آیا جز این است که در مراسم عزاداری سالار شهیدان , راه و هدف آن حضرت زنده می شود؟! در این مجالس , شیعیان توضیخ آیات قرآنی , و شرح احادیث نبوی و گفتار ائمه ی معصومین را می شنوند و با راه و هدف آن بزرگواران آشنا می شوند. عده ای هم برای پیوند خوردن و هماهنگ شدن با اهداف امام حسین (ع) می گریند یا بر سینه می زنند و شیون می کنند.

در حقیقت , عزاداری شیعیان , برای ابراز  عشق و محبت به مولایشان حسین بن علی (ع)‌ و همه ی شهیدان راه فضیلت است. همچنین با او پیوند می بندند تا راه او را , مکتب و مرام او را و ظلم ستیزی او را ادامه دهند و همچون او در راه تعظیم شعایر الهی و حفظ دستورات آسمانی اسلام از کجی های و نا درستی ها , قدم بردارند.
۲-    سیره رسول خدا (ص) در خصوص گریستن بر شهدا

الف ) گریستن برای حمزه

بعد از جنگ احد, هنگامی که رسول خدا (ص) می بیند زنان مسلمان بر شوهران و فرزندان خود می گریند اما حمزه شیوه کننده ای ندارد, زنان را به گریه و سوگواری برای عموی بزرگوارش فرا می خواند و       می فرماید: « و لکن حمزه لا بوا کی له ؛‌ اما عمویم حمزه , گریه کنندگانی ندارد»‌.[۵]
ب ) گریستن برای جعفر بن ابی طالب

وقتی خبر شهادت « جعفر بن ابی طالب » پسر  عموی پیامبر (ص) به  آن حضرت رسید ,  در حالی که   می گریست دیگران را نیز به گریه بر جعفر ترغیب می نمود و می فرمود: « گریه کنندگان باید بر مثل جعفر بگریند» .[۶]

ج ) اندوه رسول خدا (ص)‌برای از دست دادن فرزند خود ابراهیم.

در سال هشتم هجرت , « ابراهیم »‌ فرزند رسول خدا (ص) وفات نمود و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد . در فقدان آن کودک , اشک از دیدگان رسول خدا (ص) جاری شد.

ه-گریستن بر امام حسین (ع)

راوی می گوید : با علی (ع) هنگامی که به صفین می رفت همراه  بودیم . چون به سرزمین نینوا (کربلا) رسید ندا کرد : « صابر باش ای حسین ! صابر باش ای حسین , در کنار نهر فرات ! » پرسیدم : ای امیرمؤمنان منظورتان چیست ؟ فرمود: روزی بر پیامبر  خدا (ص)‌ وارد شدم . دیدم چون ابر بهار می گرید گفتم : یا رسول الله ! چرا اینچنین می گریید؟ !‌ فرمود: پیش از تو پیک وحی جبرئیل به من خبر داد فرزندم حسین (ع)‌ در کنار فرات کشته می شود » .[۷]

از آنچه نقل شد دانسته می شود که رسول خدا (ص) سوگواری و گریستن بر بزرگانی چون حمزه و جعفر بن ابی طالب اجازه فرموده است.

آیا مقام امام حسین (ع) در نزد خدا از مقام این بزرگان کمتر است؟! به یقین برای آن جناب در پیشگاه حضرت حق شأن و مقامی بس عالی وجود دارد؛ پس چرا مادر سوگ حسین (ع)  نگرییم و یاد او را زنده نگه نداریم؟!
۳-    سیره ی عملی ائمه معصومین :

ائمه معصومین, پیروان خود را دعوت می نمودند که برای حسین بن علی (ع)  عزاداری کرده , اشک بریزند و خود نیز چنین بوده اند. در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد که تنهاا به ذکر یک روایت در مورد حضرت امام باقر (ع) و یک روایت از حضرت امام رضا (ع) می پردازیم :

علقمه بن محمد حضرمی  روایت می کند : « امام باقر (ع) برای حسین بن علی (ع) گریه می کرد و ناله سر می داد و به هر کس هم که در خانه اش بود دستور می داد گریه کند . در منزل آن حضرت , مجلس عزا و سوگواری تشکیل می گردید و آنان مصیبت حسین (ع) را به هم تسلیت می گفتند.» [۸]

امام رضا (ع) می فرماید:

«‌روش همیشگی پدرم امام موسی بن جعفر (ع) این بود که هر گاه ماه  محرم فرا می رسید پیوسته  اندوهناک بود و خنده در چهره نداشت تا دهه ی عاشورا سپری شود. روز عاشورا , روزگریه و سوگواری و مصیبت او بود و می فرمود: « هو الیوم الذی قتل فیه الحسین(ع) ».[۹]

آیا عزاداری بدعت است؟

از آنچه گفته شد دانسته می شود که نه تنها عزاداری برای سید الشهداء بدعت نیست بلکه موافق باآیات قرآن و سیره ی عملی رسول خدا (ص) و ائمه ی معصومین است.

اما در خصوص شکل برگزاری مراسم و سینه زنی , زنجیر زنی , به راه افتادن دسته جات عزادار , بر افراشتن پرچم ها و علم ها و کوبیدن بر طبل ها و …., اینها نیز هیچکدام مخالف با شرع نبوده بلکه بر عظمت  عزاداری ها  می افزاید و بر حساسیت موضوع  و عظمت واقعه  عاشورا  تأکید  می کند.

آنچه روح عزاداری را تشکیل می دهد اظهار عشق و محبت به راه حسین (ع) و شهیدان راه خدا است  و اما جلوه های گوناگون عزاداری و اشکال مختلف آن مثل زنجیر زنی , سینه زنی , به راه انداختن دسته جات , بر افراشتن علم ها  و پرچم ها و … اگر کار حرام شرعی ای را بدنبال نداشته باشد, منعی ندارد , علاوه بر این که نیت شرکت کنندگان نیز , نسبت دادن این شکل های خاص عزاداری به شارع مقدس نمی باشد.

هدف از این بزرگداشت ها چیزی  جز احترام و تکریم مقام و شأن امامان هدایت و اهل بیت پیغمبر (ص) نیست و این تکریم و احترام چیزی نیست که مورد تأیید سنت نبوی (ص) و سیرة‌ عملی امامان معصوم علیهم السلام نباشد.

برخی از آثار سوگواری و عزاداری :

از دلایل ترغیب معصومین به برگزاری مجالس سوگواری حسین بن علی(ع) , آثاری است که این مراسم مترتب است در اینجا به طور اختصار به ذکر برخی از آنها می پردازیم :

۱-    آشنا کردن مردم با راه و رسم ائمه دین , یکی از آثار این مراسم و مجالس است . چرا که در همین مجالس , خطیبان و واعظان به بیان مقام و شخصیت ائمه ی  معصومین و توضیح راه و رسم آنان می پردازند.

۲-    ایجاد وحدت بین صفوف مختلف پیروان ابا عبدالله الحسین (ع) از ملل گوناگون با زبان ها , رنگها و نژاد های مختلف اگر مراسم پر شکوه حج , گرد آورنده ی همه مسلمانان از فرقه ها  و ملل مختلف جهان است , بایدگفت مراسم عزاداری سرور شهیدان حضرت حسین بن علی ( علیهما السلام ) که در کشورهای مختلف بر گزار می شود یکی از بهترین جلوه های اتحاد شیعیان می باشد.

۳-    ایجاد پیوند قلبی و ارتباط باطنی با حجج الهی و ائمه ی معصومین ( علیهم السلام ) نیز یکی از این آثار است . آنان که با تمام احساس و عواطف و با همه ی وجود در مجالس امام حسین (ع)‌شرکت می کنند بین خود و آن حضرت یک پیوند معنوی برقرار ساخته اند. همین امر به طور محسوس در رفتار و اخلاق ایشان تأثیر گذاشته و آنان را به صراط حق هدایت می کند.

۴-    وقتی در بیان واقعه ی کربلا , ظلم ها , انحرافات , منکرات  بیان شود, اذهان شنوندگان به وضع جامعه ی خود معطوف می شود و آن را  نیز مورد توجه  قرار می دهد . با  خود  می گوید آیا حکومت , در عصر ما جامعه ی ما به حکومت در عصر حسین بن علی  (علیهما السلام) شباهتی دارد؟

این امر باعث می شود که با مشاهده و در ک ظلم ها , انحرافات و منکرات به عکس العملی شبیه عکس العمل مولای خود دست بزنند و با حکومت های جور به مبارزه برخیزند و همین امر بوده است که قیام های فراوانی علیه حکومت های فاسد , رقم زده است و در آینده نیز چنین خواهد بود.

لذا استعمار گران و حکومت های فاسد, همیشه در صدد بوده اند که این عزاداری ها و مراسم را به تعطیلی بکشانند و یاد امام حسین علیه السلام را از خاطرها محو کنند ولی نه تنها در کار خود موفق نمی شوند , بلکه روز به روز بر شکوه و عظمت عزاداری ها افزوده می شود.

۵-    در این مراسم, مقام و شخصیت ائمة‌معصومین تکریم شده و به مردم معرفی می شود و به همة‌ ارزش ها و خوبی هایی که در شخصیت معصومین ظهور و بروز داشته است احترام گزارده شده و مورد  تمجید قرار می گیرد . همین امر باعث تقویت این خصائص نیک در اخلاق و کردار مردم می گردد.

۶-    اگر امان معصوم پیروان خود را تشویق نموده اند که مراسم عزاداری داشته باشند و برای حسین علیه السلام گریه کنند برای آن بوده است که هدف حسین علیه السلام زنده بماند و مکتبی که او به وجود آورد باقی باشد. برای آن است که پرتویی از روح آن حضرت بر روح پیروانش بتابد تا حسینی زندگی کنند و حسینی بمیرند.

والسلام

نویسنده و روزنامه نگار: علی اصغر صرفه جو

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع و مآخذ

1. بحار الانوار , ج ۱۲, ص ۲۴۶, مکارم الاخلاق , طبرسی , ص ۳۱۶

2. وهابیان و گروهی از اهل سنت معتقدند , راه اندازی این مجالس بدعت و شرکت است.

3. سوره شوری , آیه ۲۳

4. سوره حج , آیه ۳۲

5. الاستیعاب , ج ۱, ص ۲۷۵

6. اسعد الغابه , ج ۲, ص ۲۸۵, بحار الانوار , ج ۲۲, ص ۲۷۶

7.  مسند احمد , ج ۱ , ص ۵۸

8. وسائل الشیعه , حر عاملی , ج ۱۰, ص ۳۹۸