اصل سوم:کودکی انسان_عجله نکردن
- دوره کودکی انسان نسبت به تمامی انواع حیوانی،بسیار طولانی تر است و در عوض رشد کیفی او قابل مقایسه با هیچ حیوانی نیست.بنابراین برای رسیدن به یک رشد کیفی و اساسی از طریق تربیت نباید به هیچ رو عجول باشیم.
- در مرحله آمادگی،کودک به سطحی از تحول جسمانی و عصبی می رسد که بتواند مدفوع و ادرار خود را کنترل کند.اقدام پیش از موعد یعنی ضربه زدن به کودک.پس این آمادگی شرط لازم کار است.
- در مرحله تغییر،این تغییر آنی و آشکار نیست.بلکه تدریجی است . مانند ترکیب دو مایع است که پس از طی زمان به رنگ واحد می رسد.
- نوجوانی که ناگهان ارزش ها را زیر پا می گذارد،این تغییر طی فرآیندی ایجاد شده است. بنابراین برای تفهیم قاعده ای،یکباره و به اجبار ما را به نتیجه نمی رساند.بلکه باید به صورت منظم و مکرر و بدون فشار و ایجاد عکس العمل قاعده را به کودک تفهیم کنیم.
- مربی خوب کسی است که تغییرات ریز تربیتی را می بیند و چنین نیست که تنها تغییرات کلان را حس نماید.
- هیچ دو انسانی از همه جهات شبیه هم نیستند.همه انسانها ضمن داشتن شباهت هایی با دیگران،دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند.در تربیت به این تفاوت ها توجه داشته باشیم و بر اساس آن برنامه ریزی کنیم.
- حتی در دو همزاد،تفاوت های فردی جسمی و روحی وجود دارد.
- تفاوت ها در خانواده،جامعه،ارزشها،IQ،EQ،استعداد ها،از نظر جسمی و تغذیه،شخصیت برون گرا و درون گرا و ... وجود دارد.
- شناخت واقع بینانه،بهترین راه درست اقدام های مربی است.
- درک تفاوت ها را داشته باشد.
- بداند روی کدام خصوصیت کودک انگشت بگذارد.مانند هوش،انگیزی،خلاقیت و ...
- جایگاه و نسبت متربی نسبت به هم سن و سالان کدام است؟چه کار کند که او هم سطح دیگران شود؟
- با خوش بینی و بدبینی متربی را ارزیابی نکند.پدران و مادران گاه بسیار حد فرزند خود را بالا برده و شخصیتی فراتر از او ارائه می دهند.
- هرکس را با خودش بسنجید.
- انتظارات در سطح توانایی های متربی باشد.ما انتظار داریم کودک ما همواره اول باشد.